۶.۱۱.۸۴

مي گويند "در نبود شير, شغالان خدايي مي كنند"... مي خواهد اين شير ژيان از صحنه ادبيات رفته باشد يا از صحنه سياست يا هنر يا فكر, فلسفه ,هرچه... ما هم كه ملت پاچه خواري, بدون مجيزگويي روزمان شب نمي شود... اما مجيز شغال و كفتار گفتن هم ديگر منتهاي دنائت طبع است... گاهي خفقان بگيريم سنگينتريم...
پيوست: گاهي هر چه لب مي گزي و حرف فرو مي بري نمي شود كه نمي شود. دل خوشكنكي براي اين لحظه... مخاطبانم اما نمي دانند و نمي خوانند...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر