بعضی آدمها شخصیت جالبی دارند. کمی جای خودشان را در این دنیا گم کرده اند فکر می کنند توجه و محبت دیگران حق مادرزادیشان است. آداب دوستی و مردمداری فراموششان شده. فکر می کنند دیگران موظفند که یکسری کارها را برایشان انجام دهند. فرقی هم نمی کند داخل ایران باشند یا خارج، زمان ادعا و حرف، داعیه هاشان دنیا را گرفته که چه اندیشمند و با فرهنگند، وقت عمل که می رسد حتی اگر فرستادن یک کارت ساده باشد دستشان ناگهانی چلاق می شود (بخوانید شعورشان کم می آید). اولین شرط رابطه با دیگران احترام به آنها و وقت و تلاششان است. راههای ارتباط کم نیست اگر خواهان یک رابطه باشید.
وقتی کارت یا نامه ای دریافت می کنید خیال نفرمایید که فرستنده وقت اضافه داشته و برای پرکردن روز خالیش برای شما نامه نوشته یا دو ساعت یک مغازه را زیرو رو کرده تا کارت تبریک مناسب پیدا کند، بعد هم نیم ساعت راهش را دور کرده رفته به دفتر پست و نیم ساعت در صف مانده و بالاخره کارت یا نامه را فرستاده، صرفاً برای اینکه کار بهتری نداشته! نوشتن یک ایمیل دو خطی هر هفته که بگویی سلامتی و زنده کاری ندارد. وقتی شش ماه می رود و جواب نمی دهی یعنی مرگ و زندگی فرستنده برایت مهم نیست؟ آدرس و شماره ات که عوض می شود خبرش را به دوستان می دهی، وگر نه؛ یعنی نمی خواهی با تو در تماس باشند! هدیه و سوغات گرفتن حق شما نیست، نشانهء محبت هدیه دهنده است، تشکر فراموشتان نشود حتی اگر کادوتان را دوست ندارید.
هر رابطه ای دو سو دارد. سمت خودت را نگه نداشتی، انتظار ادامه آن رابطه را نداشته باش.
**به سبک جماعتی که برچسب می زنند نوشته هاشان را، این پست می رود در مقوله های: «شکایت»، «برحذر داشتن»، «آموزشی»، «برای اینکه یادم بماند!» ،« عمومی»، «صغری خانومی!» ،« و غیره...»
khanom ejaaze... manzuretun ki bud? maa k nabudim, haan
پاسخحذف