۵.۱۲.۸۷

چرخ زدن

یه روزی روزگاری، یه چیزی حدود ۱۵-۱۰ سال پیش، اگه قصد نوشتن داشتم یکی دو روزی (حالا نه بگو یه هفته دست بالا!) کلمه ها تو سرم می چرخیدن، بالا پایین می شدن بعد تر و تمیز می نشستن سر جاشون؛ می شدن انشأ، شعر، قصه... چند سالیه اما -شما بخوونید دو سه سال- که کلمه ها، حرفا هی چرخ می زنن، هی بالا پایین می شن و هی طول می کشن و نوشته نمی شن... گاهی این چرخ زدنا میشه یه ماه، شش ماه، گاهی یه سال... سرعت کلمه ها کم شده یا شعاع ذهن ما زیاد، نمی دونیم... اثرات افزایش سن است یا کثرت عقل اونم نمی دونیم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر