۶.۶.۸۳

نه، نه ،اينبار نه تقصير گرماي عصر جمعه تابستان است نه شدت تب مستم كرده فقط آواي مرغ سحر است كه طاقتم را طاق كرده و چشمهايم را پر اشك ...
مرغ سحر ناله سر كن داغ مرا تازه تر كن....ظلم ظالم، جور صياد، آشيانم داده بر باد اي خدا، اي فلك، اي طبيعت شام تاريك مارا سحر كن....
مرغ بيدل شرح هجران مختصر مختصر كن....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر