دانشجوی عزیز ساعت ۲-۱۲به آزمایشگاه نیامده. ده دقیقه بعد از کلاس تصادفی در آسانسور با بنده روبرو شده. بعد از کمی سرخ و ارغوانی شدن چهره، می فرمایند که «چون دیشب تا صبح در حال نوشتن گزارش آزمایشگاهش بوده ، صبح از صدای زنگ ساعتش بیدار نشده و خواب مانده است.» می پرسند که حالا آزمایش از دست رفته را چطور جبران کنند. جناب بنده:«کلاس بعدی نیم ساعت دیگر شروع می شود. می توانی در آن شرکت کنی». مِن مِن کُنان می فرمایند که« نه! گزارشم حاضر نیست. نمی شود یک روز دیگر بیایم؟!» جناب بنده:«آهان همان گزارشی که تا صبح داشتی می نوشتی؟!»
۲۷.۹.۹۲
۲۳.۸.۹۲
خرید در ایران
از مزایای خرید در ایران اینکه: جنس مورد نظرتان تک خواهد بود.
از مضرات خرید در ایران اینکه:
چون جنس مورد نظرتان تک است، اگر همان لحظه نخریدش از دستتان رفته و دیگر تمام شهر را هم بگردید مانندش را پیدا نخواهید کرد.
چون جنس مورد نظرتان تک است، اگر آنرا در رنگ دیگر یا سایز دیگری بخواهید، اگر تمام شهر را هم بگردید مانندش را پیدا نخواهید کرد.
چون جنس مورد نظرتان تک است طبق گفتهٔ فروشنده، ممکن است از تجربهٔ گذشته پند بگیرید و بلافاصله بخرید. آنوقت به محض خروج از مغازه هفتاد و هشت نفر دیگر را خواهید دید که عین همان جنس را دارند.
۸.۸.۹۲
پرسپکتیو
پیش آمده بخواهید به آشنایی بگویید:« نازنین، من شما را از زمانی که پوشک به پایت می کردند و شیشه شیر به دهانت می گذاشتند می شناسم. لطفاً اینقدر خودت را نگیر» ؟؟؟ جداً جماعت! یک اپسیلون پرسپکتیو چیز بسیار خوب و مفیدی است.
۲۵.۷.۹۲
۲۲.۷.۹۲
تصور بفرمایید (۴۵)
تصور بفرمایید کاری به کوچکی تبدیل «یاهومکتوب» به «یاهو یو اس» ناگهان کلی از دلتنگیتان کم کند و احساس اتصال به دنیا به شما بدهد.
۸.۴.۹۲
تصور بفرمایید (۴۴)
دانشجوی عزیز در جواب این سوال امتحانی که «روزانه چند گالن فاضلاب در منطقه محل سکونت شما به اقیانوس ریخته می شود؟*» نوشته است:« خیلی!»
*
جواب کاملاً صحیح: هیچ! فاضلاب در این منطقه تصفیه می شود و بعد به اقیانوس ریخته می شود.
جواب نیمه صحیح: ۱/۳۵بیلیون گالن هرروزه. یا هر عددی بین ۵-۱ بیلیون گالن. مهم واحد بیلیون گالن است.
۳۰.۳.۹۲
تصور بفرمایید (۴۳)
دانشجوی عزیز: من از این کلاس بیزارم!
جناب بنده: ممنون که بهم گفتی. موقع نمره دادن حتماً یادم خواهد بود!
دانشجوی عزیز: نه! منظورم این آزمایشگاه نبود که! درسها را دوست ندارم.
جناب بنده: آهان! مرسی از توضیحت. این دفعه حتماً یادم خواهد ماند!!!
۲۴.۳.۹۲
مملکته داریم؟
وقتی سه روز تمام سعی می کنی از خانواده ات خبر بگیری و تلفن مرتب بوق اشغال می زند، وقتی ایمیل می زنی و سه-چهار روز گذشته جوابش نیامده، آنوقت در یک صبح (آخر) بهاری ناگهان دوزاریت* می افتد که: آهان! این روزهای نزدیک انتخابات...
...
*
البته رفیق شفیقمان باور داشتند که دوزاری جناب بنده پیچ خورده و از کج رد کرده است.
البته رفیق شفیقمان باور داشتند که دوزاری جناب بنده پیچ خورده و از کج رد کرده است.
۱۳.۱.۹۲
کابوس
گم شده بودم,
در پیچ پیچ کلمات,
در ذهنم,
در خیابانهای خالی یک شهر غریب,
خانه ام کجاست؟
نام ترا فراموش کرده بودم!
۲۳.۱۲.۹۱
اشتراک در:
پستها (Atom)