گريه
سايه ها, زير درختان, در غروب سبز مي گريند.
شاخه ها چشم انتظار سرگذشت ابر,
و آسمان, چون من, غبارآلود دلگيري.
باد, بوي خاك باران خورده مي آرد.
سبزه ها در رهگذار شب, پريشانند.
آه, اكنون بر كدامين دشت مي بارد؟
باغ , حسرتناك باراني است,
چون دل من در هواي گريه سيري...
ه. ا. سايه
سايه ها, زير درختان, در غروب سبز مي گريند.
شاخه ها چشم انتظار سرگذشت ابر,
و آسمان, چون من, غبارآلود دلگيري.
باد, بوي خاك باران خورده مي آرد.
سبزه ها در رهگذار شب, پريشانند.
آه, اكنون بر كدامين دشت مي بارد؟
باغ , حسرتناك باراني است,
چون دل من در هواي گريه سيري...
ه. ا. سايه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر