۷.۹.۸۸

تصور بفرمایید(۱۶)

تصور بفرمایید این مکالمهٔ کاملاً جدی را بین بنده و نازنین همسر:
بنده (برای دفعه سی و چندم در یک ربع اخیر): یه حاجی بود، یه گربه داشت، گربه شو خیلی دوس می داشت...
آقای همسر: هاااااام... حاجی.... مث حاجی منگول... به نظرت ملت حیوونا رو هم حج می برن؟
بنده (دارم روی سوال خوب فکر می کنم) : هااه؟ نه، فک نکنم...با این قیمتا... نه!
آقای همسر: خوب پس حیوونایی که تو مکه زندگی می کنن چی؟
بنده: میشه مث آدمایی که تو مکه زندگی می کنن دیگه، نه؟ حاجی نیستن که اونا!

۱ نظر:

Mandana Fard گفت...

سلام خانوم،
احوال شما؟ چند روز بود خیلی یادت بودم. امیدوارم حال و احوالت خوب باشه.
توی گوگل اینو سرچ کن ببین چی میاد:
shakiba's cat
این عکس رو فکر کنم خودت هم ندیدیش، آخری هایی بود که ما جنوب کالیفرنیا بودیم گمونم. اینم لینکش:
http://www.cafepics.com/index.php?showimage=317
دلم تنگ شده، امیدوارم بتونیم همدیگه رو ببینیم. من ظرف یکی دو ماه آینده حتما اون طرف ها میام، امیدوارم شماها هم برنامه تون آزاد باشه و بتونیم قرار بگذاریم. اینورا هم که بیاین ما حسابی خوشحال می شیم که بیاین پیشمون.
قربونت،
ماندانا