«تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نوبهار بر آشیانم رهگذر
تا که گلباران شود کلبهٔ ویران من
بازآ ببین در حیرتم
بشکن سکوت خلوتم
چون لالهٔ تنها ببین
بر چهره داغ حسرتم
ای روی تو آیینه ام
عشقت غم دیرینه ام
بازآ چو گل در این بهار
سر را بنه بر سینه ام»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر