قله کوههای افق شرقی را برف پوشانده. نوستالژیمان عود می کند این روزها وقت رانندگی. هی می گردیم به دنبال یک قلهٔ تکِ متقارنِ تا نیمه پنهان که به سویش راندن معنی به خانه نزدیک شدن بدهد. هی یادمان می افتد که دور دور است و چشمانمان سوی دیدار ندارند. گاهی روزگار شوخیش می گیرد، یک لایه دود شهر ایرواین را می پوشاند آنوقت...
بگذریم... این روزها ما به افق دور سپیدپوش چشم می دوزیم و به جای تپه های سبز، جنگل آهن و سیمان و شیشه میان خودمان و کوهها تصور می کنیم و ذوق می کنیم اگر هوا آلوده باشد.
بگذریم... این روزها ما به افق دور سپیدپوش چشم می دوزیم و به جای تپه های سبز، جنگل آهن و سیمان و شیشه میان خودمان و کوهها تصور می کنیم و ذوق می کنیم اگر هوا آلوده باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر