۱۱.۱۰.۸۷

سال نو

چند سالیست عادت کرده ام سال نو را اول ژانویه حساب کنم، چند سال اول لیست تغییرات و تصمیمات هم نوشتم. قید لیست نوشتن را اما دو سه سالیست زده ام، افاقه نمی کرد و آب در هاون کوبیدن بود. اما یکی دو سالیست آرام آرام در زندگیم تغییر می دهم و به خیال خودم، خودم را بهتر می کنم. محدودیتهایم را پذیرفته ام، سرم به کار خودم است. قصد تغییر دنیا و بهتر کردن مردم و بردن جایزه نوبل را هم دیگر ندارم! همین که باشم و زندگی کنم و به کارهایم برسم برایم کافی است. اصلا گاهی می خواهی در را به روی همه ببندی و خودت باشی و خواسته ها و آرزوهایت، کمی اسرارآمیز شوی و برای دلت زندگی کنی. چه لزومی دارد که توضیح بدهی چه چیزی را می پسندی و چرا، بنشین زندگی کن و حض لذتهایت را ببر؛ اینهمه توجیه و تفسیر ضرورتی ندارد.

هیچ نظری موجود نیست: