۸.۵.۸۶

خورشید

شنیدم وقتی به خانه می رفتی گونه هایت سرخ سرخ بود،
از شرم آن نامحرمان صف کشیده در افق یا
از ذوق دیدن روی ماه،
نمی دانم.

۲۵.۴.۸۶

نگاه تو

گرما که فرو نشیند،
تویی و شب و نازکترین هلال ماه.
لبخندت را ‍‌پنهان مکن،
ناهید میان مردمکهایت برق می زند.