۲.۱۰.۹۶

نوشته هاي پاییز ٩٦ (٢٠١٧)

تصور بفرمایید(٧٠)

تصور بفرمایید جناب بنده را که برای سرگرم کردن گربه های عزیز یک app ِ  بازی مخصوص گربه روی iPad گذاشته ام. در جریان نشان دادن و یاد دادن بازی به گربه ها هیچ کدام از این شازده خانمهای پشمالو حتی یک پنجول هم به صفحه  iPad نزدند، جناب بنده اما تا مرحله چهار بازی پبش رفته ام! 😼


چیزایی که دوست داریم:

-یک لیوان کاکائوی داغ
-آفتاب کمرنگ این روزها
-ولو شدن دم آتش شومینه


تو یه سمّی!
نه، تو یه مخدر مسمومی!
می دونم داری می کُشیم
اما نمی تونم ترکت کنم!


"هدف یک سفر اکتشافی واقعی پیدا کردن مناظر تازه نیست، هدف خلق یک دیدگاه تازه است."
مارسل پروست


تصور بفرمایید (٦٩)

تصور بفرمایید جناب بنده را در حال مکالمه تلفنی با دوستی نازنین. جناب بنده:" ... آره، بعدش یارو چهار تا پا داشت، چهار تا هم قرض گرفت و سریع در رفت!"
دوست نازنین که گمان می کنند فارسی جناب بنده بیشتر از همیشه نم برداشته: "منظورت اینه که دوتا پا داشت، دو تا هم قرض..."
جناب بنده:" نه، منظورم دقیقاً اینه که چهارتا پا داشت!!!" 😈


از اون وقتا...

‌...که یه سوز خوشایندی تو هواست و تو همش دنبال یه شال یا ژاکت بلند گرم و نرم و نوازش کردنی می گردی که تو عمقش فرو بری!


و معنا و مفهوم آن اینست كه:

از روز اول، بعضی غذاها را برای دور هم بودن ساخته اند. تنها یا حتی دو نفر برای خوردنشان کافی نیست. نه که نمی شود خورد، مزه و مفهومشان دیگر همان نخواهد بود. بوقلمون جشن شکرگزاری از این دسته است. همه خردوریز و تزئیناتش هم کنارش باشد، میزت هم چیده و آراسته؛ باز هم فرقی نمی کند، یک یا دو نفره مزه اش همان نمی شود.
بین خودمان، کباب هم از این غذاهاست. دور هم بودن می خواهد. اصولاً نمی ارزد برای کمتر از سه نفر سیخ در آورد و منقل آتش کرد. اما غذایی که بیشتر از همه بو و طعم دورهم بودن دارد، آش رشته است.  برای من آش رشته یعنی گرما، نور، خانهء امن و خانوادهء کامل و خوشبخت.



‌همه چیز خوب می شه وقتی دستات به دستام گره می خوره!


چیزهایی که دوست داریم:

-یک ژاکت نرم و گرم و بلند
-یک کاسه آش رشته داغ
-شنیدن آهنگ مورد علاقه ات به تکرار.
⭐️
چه عجب، جناب پاییز!

اولین صبحی که برای دست و رو شستن آب گرم را باز می کنم باورم می کنم که بلاخره فصل عوض شده است! 

هايكو
بین من و نگاه تو
                      هنوز  فاصله ها،
                                 دریاهاست.

"مهمترین اصل زندگی  تحت تاثیر چیزی قرار گرفتن است، عاشق شدن، امیدوار بودن، از شوق لرزیدن، زندگی کردن است."
آگوست رودین


شنبه پاییزی

...و در یک شنبه خنک پاییزی در حالی که در دو گروه مختلف تلگرام در حال مکالمه با دوستان بودم و آنان گمان می کردند چون شهبانویی بر سریر آسایش تکیه زده ام، جناب بنده در حال تمیز و ضدعفونی کردن دو دست شویی و دستمال کشیدن زمینشان و خالی کردن شنهای معطر جعبهء گربه ها و شستن و ضدعفونی و پر کردن مجددش از شن بوده ام. در ادامه دریافتم که یک توری آهنی به درون استخر افتاده و از شانس خوشم در عمیقترین نقطه آن جای گرفته ، در نتیجه در سرمای پاییزی تا کمر در آب سرد فرو رفتم توری را بیرون کشیدم مبادا در آب کلردار زنگ بزند.
... و همچنان به مکالمات تلگرامی خود ادامه دادم.

بهله!!! ما اینیم!!! 💪💪💪

تصور بفرمایید(۶۸) 

تصور بفرمایید جناب نگارنده را که کلی هیجان زده شده ام از پنج درجه پایین آمدن دما. تشریف برده ام سراغ قفسه لباسهای بافتنی و زمستانی. در حال بیرون کشیدن پلوورها هستم که متوجه می شوم شنگول بانو در شش ماه گذشته از قفسه بافتنی های من به عنوان رختخواب و پناهگاه استفاده کرده است. تصور بفرمایید یک پلور پشمی سیاه رنگ تا چه اندازه قدرت جذب موی گربه دارد.

پی نوشت: در ادامه مرتب سازی پاییزی نوبت قفسه شلوارهای سیاه و سرمه ای شد. آیا می دانید هزاران موی سفید گربه روی یک شلوار مشکی چه جلوه ای دارند؟!!!       ‌😤😠😠
  
‌‌‌چیزهایی که دوست داریم:

- نارنگیهای کوچولوی یک لقمه ای
- پتوی قلاب بافی شدهء رنگی رنگی 
- یک لحظه کنار برکه ای زیر درخت نشستن 
⭐ 

 نویسنده هایی را دوست دارم که چنان نرم و روان مرا به عمق دنیایشان می برند و گردش می دهند که فراموش می کنم کی و کجا شروع به سفر کرده ام. 

هایکو

تو که نیستی
همه از من دورند،
حتی قلم و ‌کاغذ.

‌کلمات قصار

گاهی اینقدر از نزدیک درگیر پیچ و خمها و گره های مشکلی هستیم که راه حل را گم می کنیم. گاهی باید یکی دو قدم از موقعیت فاصله بگیریم و از دور به مسائل نگاه کنیم.

‌توجه کردید چقدر میزان استرستون پایین میاد وقتی موبایل تان را می ذارین روی "سکوت"؟

‌چیزهایی که دوست داریم: 

- انارهای سرخ شیرین
- یک کاسه سوپ داغ
- برگهای ریز و طلایی که در باد می رقصند‌.

بعضی شبها احتیاج به دوتا قرص خواب هست: 
یکی برای اینکه خوابمون کنه، یکی برای اینکه نذاره خواب ببینیم.

دوست دارم
خواب دیدنت را
تماشا کنم. 

سرماخوردگی هرچند مزخرفترین بیماریست، کمی قابل تحمل می شود اگر کنارت شمعی روشن ‌کنی و یک لیوان کاکائوی داغ بگذاری دم دست.  خودت را در پتوی نرمی بپیچی و درباره زندگی و جامعه انسانهای نئاندرتال بخوانی.

خداوند رحمان در پاسخ به نیازهای آدمیان سه چیز خلق نمود: 
۱- دائرت المعارف، ۲- گوگل سرچ ، ۳- سایتهای خبری و روزنامه ها.
باشد که از آنها استفاده جوییم!!!

تصور بفرمایید (۶۷)

تصور بفرمایید شنگول بانو را که خیلی با دقت خیره شده به نرده های طبقه دوم و در حال بررسی است.
 جناب بنده: "اگه بری اونور نرده ها نمی تونی برگردی. منم دستم نمی رسه بهت بیارمت اینور. همونجا گیر می کنی. دیگه تصمیم با خودته!"🤦‍♀️

هنرمند احساس می آفریند. اگر  یک کارِ بی نقصِ دست ساز حسی را به مخاطبش منتقل نکند، اثر هنری محسوب نمی شود. کسی که زیبایی خلق می کند ، اما بدون احساس؛ فقط و فقط یک صنعتگر ماهر است.  

 کلمات قصار
گاهی چیزی را برای جای خاصی می خرید. گاهی چیزی را می خرید بعد برایش دنبال جا می گردید.
 به این تفاوت مهم توجه داشته باشید!