۲۳.۱۱.۹۴

تصور بفرمایید (۶۰)


تصور بفرمایید بسیار خوشنود و خرسند شده اید که مدتیست شنگول بانو برای نشستن بر دامنتان و چرت زدن بر روی پایتان دیگر آزارتان نمی دهند و ذله تان نمی کنند و کلاً شما را راحت می گذارند...
...تا اینکه کشف می فرمایید که ایشان یاد گرفته اند بر روی قفسهٔ لباسهاتان یا میان لباسهایی که روی تخت رها می کنید چرت بزنند!

۱۹.۱۱.۹۴

دوگانگی


دوستان دو گروهند:
-آنها که با دیدنت به یاد غم و غصه هایشان می افتند و ترا تنها برای همدردی کردن و دلداری دادنهایت می خواهند.
-آنها که شادمانیشان را با تو قسمت می کنند. در پایان دیدار هم تو خوشحالی از با هم وقت گذراندن و هم آنها.
صادقانه، کدام گروه را ترجیح می دهید؟

۱۷.۱۱.۹۴

بیا

"
...دارم هوای عاشقی...
 ای یار زود آ...
 بیا!"


آهنگ ماهیها، آلبوم اتاق گوشواره، گروه "دنگ شو"

۱۴.۱۱.۹۴

«به کجا چنین شتابان...»


می شود آرام آرام، در گذار عمر؛ خودت را فراموش کنی... ذره ذره، خرد و ریز وجودت را از خاطر ببری، آرزوهایت، استعدادهایت، هدفهایت، خوبیهایت را... خواسته یا ناخواسته شاخ و برگ وجودت را بزنی... آنوقت ناگهان یک روز به خودت نگاه کنی ببینی از تو یک اسکلت خشک عریان مانده، غمگینتر از خشکترین درختان زمستانی.
کی باد بهاری زنده ات می کند؟