۹.۳.۹۳

تصور بفرمایید (۴۸)


تصور بفرمایید پس از گذشتن از کنار گربه های عزیز که از شدت گرما به پشت خوابیده و دست و پا را دراز کرده اند، جناب همسر می فرمایند که:« باورم نمی شه این بی خاصیتها نه سالشان شده. تصور کن اگه بچه آدم بودند امسال می رفتند کلاس سوم!»
جناب بنده:« تصور کن اگه بچه آدم بودند من و تو الان همه موهایمان سفید شده بود!»