خواب يك ستاره
۲۳.۱۰.۸۶
شب
سکوت،
حزن،
و مارپیچ لغزان نورهایی که دور می شوند
در پنجره ای که تاریکی را قاب گرفته.
سکوت،
حزن،
و چشمانم که میان سپیدی دیوار دری جستجو می کنند.
تق تقهء کلید
و چهارچوبی که دهان باز می کند.
تو آمدی،
شب رفت.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)