۸.۹.۸۵

جادو

وقتي هيچ چيز اون جوري كه مي خواي پيش نميره و كارات همش لنگ ميزه و اعصابت داغونه , ممكنه تصميم بگيري كه كمي زمين و زمان را تكون تكون بدي, شايد اوضاع بهتر بشه. اونوقته كه يه بعدازظهر رو ميذاري واسه تحقيق و كلي كتاب رو مي گردي و روز و ساعت و رنگ انتخاب ميكني و جهت جفرافيايي مناسب رو پيدا مي كني و عناصر و نيروهاي مربوطه رو رديف مي كني و ليستي از اسانسها و شمعها مي نويسي و روز بعد هم با كلي وسواس خريد ميكني و سر ساعت ميز كنده كاري شده را رو به شرق مي چرخوني و شمعها رو روشن ميكني. آهنگ روحپروري هم ميذاري و عطر عودت را به مشام ميكشي و به خواسته هات فكر مي كني و تمركز و تصور و...و مي نويسي. بعد ممكنه هيجانزده بشي و اسانسهات رو كه توي آتش ميريزي كاغذت آتش بگيره و فروش كني توي ظرف آب كه پر از خاكستر بشه و همه اتاق بوي دود بگيره و شمعهاي آب شده از توي جاشمعي بريزه روي كنده كارهاي ميز و بعد شمعو بذاري رو دفترت همه كاغذاش اشك شمعي بشه و بعد يه تيكه ديگه كاغذ بسوزه و خاكسترش بريزه زمين و تو با دستت آتيشو خاموش كني و انگشتت بسوزه و به زمين و زمان بد و بيراه بگي. بعد هم پاشي جارو دستي رو بياري و پنجره باز كني و دو ساعت هم بي نتيجه با چاقو شمعها رو از لاي كنده كاريهاي ميز تميز كني... شمعت هم توي اين فاصله شيش بار خاموش و روشن شده...مديتيشنو عشق است!!!
بعد...
ميشه كه شب بعد كمي قبل از نيمه شب, خمار و نامتعادل با سري پردرد برسي خونه و فقط براي اينكه روزو از دست ندي رو به شمال بموني و خواسته هاتو رديف كني و جيغي سر زمين و زمان بكشي و شمعو روشن...
بعدترش...
ممكنه بگي بي خيال همه چيز و دو سه روزي فقط در لحظه زندگي كني...
يه خورده بعدتر...
ممكنه بشيني حساب كتاب دو سه سالتو پس بكشي و خودتو محكوم كني. از خودت بدت بيادو كلي ناله و نفرين و ضربات شلاق نثار روح بيچارت كني و بعد هم از خستگي از پا بيفتي و ديگه نتوني فكر كني...
بعد از اون...
ممكنه تصميم بگيري با يه دوست قرار ناهار بزاري و توي راه با خودت فكر كني كه زندگي ارزش اين حرفا رو نداره و نبايد اينقدر خودتو شكنجه كني... بعد هم فكر كني به يه ترانه تازه كه هنوز كلماتشو پيدا نكردي... يه آهنگ گنگ و محو از يه گوشه خاك گرفته ذهنت يواش يواش سرشو بلند كنه...
بعد از همه اينا...
ممكنه بشيني و با زمين و زمان اتمام حجت كني كه اگه خواسته هات برآورده نشه چنين و چنان نمي كني و از اين به بعد هر چيزي كه خواستي بايد كادو پيچي شده و روبان زده با يه دسته گل اضافه و كارت تبريك خوشگل, تر و تميز, راس ساعت دم در خونه تقديمت بشه...آره حالا بشين تا ....!!!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

oops.... dast ru delam nazar ke khoone!
akharesh ke chi?! raahe halesh chie?
bazam rooz az no va roozi az no!
hamishe hamamoon be hamin natije miresim ke nemitoonim kari bokonimo bayad mesle ghabl khodemoono be faramooshi bezanimo eyne ahmagha be bad biari haa labkhand bezanim!!!
kaash rahe hal daasht.. kaash mishod hame chiz dorost beshe.
omidvaram .. bazam omidvaram ke khoda yehoi hamaro surprise kone o...!